شیپور یا بوق، سادهترین ساز بادی برنجی است. در این ساز وسیلهای برای تغییر ارتفاع وجود ندارد و نوازنده باید با تغییر دادن حالت لبها و دهان خودنتها را عوض کند.
شیپور بیشتر در عرصهٔ نظامی برای اجرای علامتهای صوتی مانند بیدارباش بکار میرود.
در ایران در بعضی از عزاداریهای ماه محرم یا در تعزیه نیز بکار میرود.
ساز کورنت نوع کلیددار شیپور است. ساز ساکسیفون نوع تکمه ای شیپور است
پیشینه شیپور در ایران
«از مهمترین مُهرنگاره های خنیاگری (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در "چوغامیش" خوزستان برجای مانده، یاد کرد که در سالهای 1961-1966 میلادی، یافت شده است. این مهرنگاره 3400 ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دسته ای خنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازنده ای "چنگ" و دیگری "شیپور" و آن دیگر "تنبک" مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده ای است که "آواز" میخواند.
تمبَک (تنبک، دمبک، دنبک یا ضَرب) یکی از سازهای کوبهای ایرانی است. این ساز پوستی، از نظر ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستاناشاره کرد.
ساختمان
بدنه تنبک را در گذشته از جنس چوب، سفال و گاهی هم فلز میساختند، لیکن امروزه از جنس چوب میسازند. تنبک از قسمتهای پایین تشکیل شده است:
- پوست
- دهانه بزرگ
- تنه
- گلویی(نفیر)
- دهانه کوچک(کالیبر)
پیشینه
قدمت تنبک با نامهای پهلوی دمبلک و تنبور به پیش از اسلام میرسد و طبق نظر دکتر معین دمبک صورت دگرگونشدهٔ همین نام است.
تمبک در چند دهه اخیر پیشرفت چشمگیری کرده و به عنوان سازی حسین تهرانی به قدری اهمیت مییابد که از او میتوان با عنوان پدر تنبکنوازی نوین ایران یاد کرد. در جهانی ساختن این ساز، مرحوم ناصر فرهنگفر، مرحوم امیر ناصر افتتاح، استاد محمد اسماعیلی، مرتضی اعیان، بهمن رجبی، ، جمشید محبی، ، ، ، کامبیز گنجهای، ، ، نوید افقه، پژمان حدادی، و نیز نقش مهمی داشتهاند.
ریشه نام
دربارهٔ وجه تسمیه این ساز، هنوز یک رای نهایی حاصل نشدهاست. گروهی معتقدند که نام این ساز در اصل تنبک بوده و تبدیل آن به تمبک به دلیل قلب حرف «ن» ساکن به «م»، قبل از حرف «ب» است؛ مثل اتفاقی که در تلفظ واژهٔ «شنبه» میافتد. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که صورت «تنبک» منشاء منطقی نداشته و به همین دلیل به اشتباه در میان مردم رواج یافته است. اما در نوازندگی این ساز از تکنیکهایی به نامهای «تُم»، «بک»، «پلنگ» و «ریز» استفاده میشود. بنابراین چندان بعید نیست اگر نامگذاری «تمبک» بر اساس همین اسامی صورت گرفته باشد. از دیدگاه زبانشناسان واژه Tambourine که در زبانهای اروپایی برای تمبک به کار میرود از واژهٔ تنبور پهلوی وام گرفته شدهاست.
نوازندگان شاخص
و از قدما می توان : ابوالحسن صبا ( معلمِ حسین تهرانی ) ، و عبدالله دوامی ، نام برد .
نی از سازهای بادی ایرانی است.
نی ایرانی بر چند نوع است: دوزله، قره نی، نای هفت بند و ...
نای هفتبند از گیاه نی ساخته میشود و طوری آن را میبرند که از سر تا ته آن شامل هفت بند شود. نی هفتبند یا به اصطلاح نی متشکل از ۵ سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت آن است که توسط انگشتان دوم و چهارم از یک دست و انگشتان اول تا چهارم از دست دیگر پوشیده میشوند. وسعت صدای آن به ۳ اکتاو و چند صدا میرسد. ۵ صدای بم(۱)، بم نرم (1p یا 1 piano)، زیر، غیث و پس غیث (تا فا) دارد که نت Si در صدای بم آن روی نی وجود ندارد و نوازندگان آن را با لب مینوازند. . به طور کلی نی را با جا گرفتن بین دو دندان جمشید عندلیبی زبان را در بالا میگذارند.
برعکس سازهای دیگر، نی کوک ندارد و برای کوکهای مختلف سازهای متفاوت ساخته میشود. به طوری که Do بلندترین و Do با ۷ فاصله کوتاهترین نی هستند. کوک نی به اين معناست كه اگر در حالت بم اگر سوراخ پشت نى را بگيريم و بدميم. .صداى حاصله بر اساس دياپازون. . هر نتى كه بود آن نت كوك نى است. . مثلآ اگر صداى نت سل بدهد ميگوييم اين نى سل است
در کل شیوه نینوازی به دو گونه نایب اسدالله و کسایی است. از اساتید میتوان حسن کسایی، حسین عمومی، جمشید عندلیبی، محمد موسوی، حسن ناهید و را نام برد.
ویلنسل(Violoncello) سازی زهی و آرشهای از خانواده ویولن است. صدای این ساز در منطقه میانی سازهای این خانواده قراردارد. ویلنسل از ویولن و ویولا (ویلن آلتو)بزرگتر است. در هنگام اجرا، این ساز در بین دو پای نوازنده قرار میگیرد و از طرفی دیگر، توسط میلهای که در انتهای آن وجود دارد روی زمین استوار میگردد. این ساز از خانواده سازهای زهی آرشهای است . استفاده از این ساز در تک نوازی ها( سلو)، در گروه نوازیها، از جمله در ارکسترهای مجلسی و ارکستر سمفونیمتداول است.این ساز عضو ثابت در ارکسترها به صورت استاندارد میباشد که در بخش باس زهیها قرار میگیرد. همچنین در بیشتر آنسامبلهای دیگر نیز حضور دارد. کنسرتوها و سوناتهای فراوان برای ویلنسل نوشته شده است.
کوک سیم های این ساز به ترتیب از زیر به بم عبارت است از : لا (سیم اول) ر (سیم دوم) سل (سیم سوم) دو (سیم چهارم) سیم های ویلنسل نسبت به سیم های ویولا یک اکتاو بم تر کوک می شوند .
نت این ساز را به علت گستره صوتی وسیع اش با کلید فا خط چهارم (اصوات منطقه بم این ساز) کلید دو خط چهارم (اصوات منطقه میانی این ساز) و کلید سل (اصوات منطقه زیر این ساز) می نویسند .
ویولا (یا آلتو یا ویولن آلتو ) سازی زهی و آرشهای است از خانواده ویولن.
ویولا صدای منطقه متوسط سازهای این خانواده را میدهد: از ویولن بمتر و از ویولنسل زیرتر. از نظر شکل ظاهری مثل ویولن ولی کمی بزرگتر است. چهار سیم ویولا مانند ویولن با فاصلهٔ پنجم درست با هم کوک میشوند. زیرترین سیم نت لا با بسامد ۴۴۰ هرتز است که به فاصلهٔ ششم بزرگ بالای نت دوی وسط پیانو است.
طول ویولا حدود 5 سانتی متر بیشتر از ویلن است و به همین سبب وسعت صوتی ان بم تر است .
کوک سیم های این ساز به ترتیب از زیر به بم عبارت است از : لا (سیم اول) ر (سیم دوم) سل (سیم سوم) دو (سیم چهارم)
سیم های ویولا نسبت به سیم های ویلن یک فاصله پنجم درست بم تر کوک می شوند .
نت این ساز را با کلید دوخط سوم می نویسند .
کلارینت یکی از سازهای بادی قمیشی است که انواع حرفهایاش معمولا از چوب سیاه آفریقایی ساخته میشود.
کلارینت انواع زیادی دارد که رویهم آنها را «خانواده کلارینت» میخوانند. معمولاً منظور از کلارینت نوع سوپرانوی آن است.
نوعی کلارینت که توانایی تولید فاصلههای موسیقی شرقی را دارد به قرهنی معروف است.
برخی از ویژگی های کلارینت (قره نی) :
این ساز جز ساز های انتقالی می باشد .
نت این ساز را با کلید سل می نویسند .
برخی از کلارینت های رایج :
کلارینت دو : نتقالی نمی باشد .
کلارینت سی بمل (رایج ترین نوع کلارینت) : یک فاصله ی دوم بزرگ بم تر از نت نوشته شده صدا می دهد .
کلارینت لا : یک فاصله ی سوم کوچک بم تر از نت نوشته شده صدا می دهد.
کلارینت می بمل (کلارینت کوچک) : یک فاصله ی سوم کوچک زیرتر از نت نوشته شده صدا می دهد .
سازدهنی یا هارمونیکا (به انگلیسی: Harmonica) جزو سازهای بادی است و در خانوادهٔ سازهای زبانه آزاد (Free Reed Instruments) قرار میگیرد. تولید صوت در این نوع سازها نتیجه ارتعاش یک زبانه (Reed) از جنس فلز است که تنها یک سرآن به بدنه ساز متصل شده و انتهای دیگرش میتواند آزادانه حرکت کند. به ارتعاش درآمدن این زبانهها در اثر عبورجریان هوا موجب تولید صدای ساز میشود.
از سایر سازهای این خانواده میتوان ملودیکا (Melodica)، کنسرتینا (Concertina) و آکاردئون (Accordion) را نام برد. شاید برخی مواقع متوجه شباهت موجود بین صدای سازدهنی و آکاردئون شده باشید. این شباهت در جنس صدا، در واقع به خاطر شباهت در ساختمان این سازها و نحوه تولید صوت در آنها است.
تاریخچه
گر چه چینیهای باستان نوعی سازدهنی با زبانههای چوبی داشتهاند و موتسارت قطعهای برای سازدهنی شیشهای (یک ساز کاملاً متفاوت متشکّل از یک سِری قطعه شیشههای کوک شده) نوشت، سازدهنی دیاتونیکی (Diatonic) که ما هماکنون میشناسیم، در اوائل قرن نوزدهم، در آلمان ساخته شدهاست. این ساز بهوسیلهٔ موج مهاجرین ترککنندهٔ آلمان، به و بریتانیای کبیر برده شد و در اواسط قرن نوزدهم، در سراسر جهان، نواخته میشدهاست.
سازدهنی کروماتیک (Chromatic)، در سال ۱۹۱۸ اختراع شد و از آنجایی که شامل هر دوازده نیمپردهٔ گام کروماتیک میباشد، به شما اجازه میدهد که آهنگ کاملتری را بنوازید؛ مانند قطعههای جاز و کلاسیک؛ و همچنین برای نوازندگی تا حدود زیادی کاملتر است
طبقه بندی کلی
سازدهنی را به روشهای مختلفی طبقه بندی میکنند اما اگر از سازدهنیهای بیس (Bass) و کورد (Chord) صرف نظر کنیم، سازدهنیهایی را که بیشتر برای نواختن سولو (Solo) استفاده میشوند میتوان در یک طبقه بندی بسیار کلی به ۲ گروه اصلی تقسیم کرد:
- سازدهنیهای دو زبانهای Doble Reed(ed) Harmonicas
- سازدهنیهای تک زبانهای Single Reed(ed) Harmonicas
انواع مختلف سازدهنی و کاربردشان
از انواع مختلف سازدهنی بر حسب قابلیتهای مختلف و جنس صدایشان در سبکهای خاصی از موسیقی بیشتر استفاده میشود که در اینجا به صورت مختصر و فهرست وار به آنها اشاره میکنیم:
- سازدهنی ترمولو و اکتاو : سبکهای Folk و Pop
- سازدهنی دیاتونیک : سبکهای Blues ، Country ، Rock ، Irish ، Folk و Pop
- سازدهنی کروماتیک : سبکهای Classical ، Jazz ، Irish و Pop
- سازدهنی بیس و کورد : سبکهای Classical و Pop البته بیشتر به صورت گروه نوازی
ساکسوفون یکی از سازهای بادی است که یک قمیش دارد. این ساز را آدولف ساکس در سالهای ۱۸۴۰ اختراع کرد و بنام او سکسوفون نام گرفت.
ساکسیفون جز ساز های بادی چوبی تک زبانه می باشد .
ساکسوفون انواعی مانند ساکسوفون سوپرانو، ساکسوفون آلتو و ساکسوفون تنور دارد، که تفاوت آنها در دامنه صدایی آنها است. اگرچه این ساز در اصل برای ارکسترو دسته موزیک نظامی تهیه شد ولی امروزه بیشتر در موسیقی جاز و مردمپسند به کار میرود.
ویژگی
این ساز جر ساز های انتقالی می باشد .
این ساز از خانواده کلارینت ها می باشد و جنس ان از فلز است .
ساکسوفون جز ساز های ارکستر سمفونیک نمی باشد .
برخی از ساکسوفون های رایج :
ساکسوفون سی بمل : در سه نوع سوپرانو * تنور و باس
ساکسوفون می بمل (ساکسوفون باریتون)
اختراع ساکسوفون
در قرن بیستم که جاز و بلوز به موسیقی اول غرب تبدیل میشد، ساکسوفون هم نقش خودش را پیدا کرد. در ساکس هم مثل دیگر سازهای بادی دیگر بین تکنیک و تنفس تأثیر مستقیمی وجود دارد. بیشتر طرفداران ساکسوفون هم سیاهپوستان بودند که به پر نفس بودن شهرت دارند و یکی یکی جادویی جدید به صدای آن اضافه میکردند و نامشان را در تاریخ نوازندگان ساکسوفون جاودانه کردند؛ مثل چارلی پارکر.
در اواخر دهه ۱۹۶۰ موسیقی راک همه گیر شد و همچنین دهها شاخه از آن منشعب شد و از مهمترین این سبکها، سبک بود که گیتار در آن کمرنگ شده و اساس آن روی بیس و کیبورد بود؛ پس نیازمند سازی شد که سولوهای وحشی را به موسیقیاش تزریق کند و این ساکسوفون بود که میتوانست این نیاز را برطرف کند.
و در قطعههای «آهنگ منطقی» و «حالا ترکم مکن» سولوهای ساکس را وارد کردند و گروه «سوپر ترمپ» را به اوج رساندند. اینگونه بود که دردهه ۱۹۷۰ ساکسوفون ریک دیوس طرفداران زیادی پیدا کرد و رقیب جدی فلوت ایان اندرسون از «سازهای بادی در موسیقی راک بودند.
دیک پری نوازنده دوره گردی بود که در کالج با راجر واترز و سید برت همکلاسی بود، وقتی توسط دوستان قدیمیاش به استدیوی «ابی رود» پای گذاشت، نقشی انکار ناپذیر را در شاهکار جاودانه پینک فلوید در«نیمه تاریک ماه» بازی کرد.
فلوت از سازهای بادی چوبی (بی زبانه یا بی قمیش) است که بر خلاف دیگر سازهای این دسته صدای آن نه از لرزش قمیش بلکه از نوسان هوای دمیده شده بر لبه دهنی ( یا تیغه هوائی) ساز تولید میشود.
فلوت جز ساز های بادی چوبی بدون زبانه می باشد .
این ساز جزء قدیمیترین سازهای بادی محسوب میگرددکه قدمت برخی از آن که باستانشناسان یافتهاند به ۵۰،۰۰۰ سال پیش میرسد.
فلوتها در گذشته از جنس چوب ساخته میشدند (به همین دلیل در قدیم از آن به عنوان ساز بادی چوبی نام برده میشد) ولی امروزه با وجود اینکه این ساز در زمره سازهای بادی چوبی قرار دارد، لیکن ملاک تقسیم بندی آن جنس و آلیاژی که در ساخت آن استفاده شده مد نظر نیست، بلکه نحوه تولید صدای آن است.
واژه فلوت در زبانهای اروپایی به معنای نام کلی سازهای مشابه فلوت نیز بکار میرود. فلوت و ساز شرقی نی هم نوعی فلوت شمرده میشود. بهطور کلی فلوت و نی سازهایی همخانواده هستند.
برخی از ویژگی های این ساز :
با اینکه فلوت نیز جز ساز های بادی چوبی است ولی امروزه ان را از جنس طلا می سازند .
فلوت جدید را ((فلوت بوهم)) می نامند .
نت این ساز را با کلید سل می نویسند .
دَفّ، یکی از سازهای کوبهای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقهای چوبی است که پوست نازکی بر آن کشیدهاند و با ضربههای انگشت مینوازند.
این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگتر از آن و با صدای بمتر است. چنانکه از کتابهای موسیقی و نوشتهها و اشعار بر میآید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار میرفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار میبردند. در کتابهای لغت در معنی دف یا دایره مینویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقهها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو میکشیدند.
در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته میشد خمک یا خمبک میگفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمک یا خمبک میگفتند.[
دفهایی هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبیه میکردند و مینواختند. زنگهای دف را
در ایران کهن جلاجل وسیلهای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگهایی بر آن میبستند و در جنگها به کار میبردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است. دف را که بر آن زنگوله تعبیه میکنند میگویند. پس از آنکه تمبک مجلسی شد به تدریج جای دف را گرفت و از رونق دف کاست و دف را بیشتر در شهرهای کوچک و قصبات در مجالس عیش و سرور به کار میبردند به ویژه در کردستان و آذربایجان بسیار متداول بود و نوازندگان ماهر داشت. در سالهای اخیر دف نوازی در بیشتر شهرهای ایران رایجتر شده است و هنر آموزان به آموختن آن روی آوردهاند.[سیامک عزیززاده] از نوازندگانی است که ضمن رعایت نکات اصیل در دف نوازی، مقامها را بطور کامل در کتاب[ آموزش دف از مبتدی تا عالی ] نت نویسی کرده است. این کتاب نخستین اثر خلاق آموزش دف در قالب قطعات میباشد. [هومن توتونچیان و امیر مقرب صمدی] از نوازندگان و معملین دف هستند که با شناخت روش آموزش موسیقی به کودکان و رعایت اصول دف نوازی، روش آموزش دف نوازی به کودکان را در کتاب [ راز دف: آموزش ریتم و دف نوازی به کودکان ] نت نویسی کردهاند. این کتاب نخستین اثر آموزش دف به کودکان بصورت مصور میباشد. از نوازندگان صاحب سبک آن میتوان بیژن کامکار و مسعود حبیبی را نام برد که استاد کامکار نقش به سزایی را در شخصیت دادن به این ساز در موسیقی اصیل ایرانی ایفا کرده است و استاد حبیبی با ابداع شیوه مدرنی در نوازندگی این ساز آن را بصورت کاملا اصولی و تکنیکی مانند دیگر سازها در آورده است. نوازندگان دف: بیژن کامکار،عماد توحیدی،مهرداد کریم خاوری، مسعود حبیبی، مهدی غلامی، احمد خاک طینت، سیامک عزیززاده،پژمان حدادی، مهدی سنگی کرمانشاهی و کلاف اصلی دف، بدنهای استوانهشکل و کوتاه از جنس چوب است که در یک طرف آن استوانه، پوست حیوانات یا پلاستیک کشیدهشدهاست (بهترین نوع دف، با پوست حیوانات و در فصل بهار ساخته میشود). ابتدا و انتهای قاب اصلی با برش زاویهدار (اصطلاحا برش فارسی) به هم چسبیده میشوند و ضخامت یک سمت از کلاف با تراشیدن چوب کمتر شده و پوست با سریش روی این لبه میچسبد و با گلمیخ محکم میشود. ساختمان دف را میتوان به اجزای زیر تقسیم کرد: کمانه حلقهای چوبی است با عرض ۵ الی ۶٫۵ سانتی متر (تفاوت در اندازه به دلیل تفاوت در اندازه دستان نوازندگان این ساز است و اینکه این ساز برای دستان خانمها نیز مناسب باشد) با دایرهای به قطر ۵۰ الی ۵۵ سانتی متر که کمتر به اندازههای کوچکتر یا بزرگتر دیده میشود. ضخامت چوب از طرف پوست، به ۲ الی ۳ میلیمتر و از طرف پشت به ۱٫۵ سانتی متر میرسد. در صورتی که کمانه به شکل دایره ساخته شده و از تقارن کامل برخوردار باشد و پوست از طرفین یکسان کشیده شود، ساز صدای بسیار مطلوبی خواهد داشت. روی قسمت پشت چوب، یک فرو رفتگی ایجاد میگردد که محل استقرار انگشت شست میباشد و اصطلاحا آنرا شستی می گویند. کمانه دو گونه است. از چوبی با قطر ۱٫۵ سانتی متر تهیه میگردد. دو سر چوب را طوری به یکدیگر متصل میکنند که به شکل دایره شود. این نوع کمانه، کم تر بر اثر فشار چوب کج میشود و از نظر وزن، نسبت به نوع دیگر، سبک تر است. از دو چوب با قطری در حدود نیم سانتی متر که روی هم پرس شدهاند ساخته میشود. این نوع کمانه سنگین تر میباشد اما در برابر فشار پوست، مقاوم تر است. پوست مصنوعی نسبت به پوستهای طبیعی خواصی دارد که از جمله آن میتوان به تجزیه نشدن توسط باکتریها و میکروبها برای ساختن دف با پوست طبیعی، از پوست حیواناتی همانند گوسفند، بز، آهو و میش استفاده میگردد. پوست مناسب پوستی است که کهنه باشد. برای امتحان، اگر به پوستی آب بزنیم و از آن بوی نامطبوع ساطع نشود، پوست کهنه است. پوست باید به خوبی دباغی شده باشد، یعنی ضخامت تمام نقاط آن یکسان باشد. برای دباغی پوست نباید از موادی همانند آهک که در صنایع چرم سازی به کار میرود، استفاده شود. بلکه باید در آب خوابانده شود و به مرور زمان موها را از پوست جدا نمود. آهک و مواد شیمیایی که در چرم سازی به کار میرود، چربی پوست را از بین میبرند و در صدای آن تاثیر بدی میگذارند. پوست دف را نباید خیلی گرم کرد چون احتمال پاره شدن پوست وجود دارد. در ضمن، ممکن است در اثر کشیدگی زیاد پوست، کمانه کج شود. گرم کردن پوست، باعث خشک شدن چربی پوست شده و ساز را بد صدا میکند. حتی الامکان نباید به پوست دف آب زد چرا که در دراز مدت، بر کیفیت صدای آن اثر گذار است. اگر پوست دف در اثر گرمی هوا یا آفتاب بسیار کشیده شود، میتوان آنرا از طرف پوست روی زمین صاف یا موزاییک شده گذار تا رطوبت زمین را آهسته آهسته به خود جذب کند. پوست را نباید روی آتش گرم کرد. برای گرم کردن پوست باید از هوای خشک، آفتاب یا تشک برقی استفاده کرد. اگر هیچ کدام از موارد در دسترس نبود، ناگزیر از هیتر برقی یا آتش استفاده میشود. لازم به ذکر است که در این روش، احتمال وقوع شوک حرارتی، پاره شدن پوست، خشک شدن چربی پوست و در نهایت پاره شدن پوست را به همراه دارد. برای جلوگیری از این مورد، باید دف را به فاصله مناسبی از آتش گرفت. باید دف را دایما بر روی حرارت بچرخانیم تا پوست بتدریج منقبض شود. با دست دما را کنترل میکنیم و اگر در جایی دمای پوست از حد مطبوع بیشتر باشد، دف را به صورت رفت و برگشتی (بادبزنی) حرکت میدهیم تا آن جایی که دف انقباض لازم را کسب کند. در جدار داخل کمانه، میخها قلاب مانندی تعبیه میگردد که روی آنها حلقههای فلزی ۳تایی یا ۴تایی و با فاصله ۳ سانتی متر از پوست و ۱ سانتی متر از دسته پهلویی نصب میگردند. این حلقهها را با نام دیگری چون جلاجل نیز میشناسند. به منظور مهار کردن و نگاه داشتن پوست روی کمانه در قسمت پشت، روی ضخامت 5/1 سانتی متری، کمانه پوست را به وسیلهٔ میخهای سر تخت (شبیه به پونز) مهار میکنندساختمان دف
کمانه
انواع کمانه
کمانه یک کمه
کمانه دو کمه
پوست
پوست مصنوعی
پوست طبیعی
حلقهها
گل میخها
.: Weblog Themes By Pichak :.